طاهای باباطاهای بابا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

ورووجک مامانی

سفر شمال

گلکم تولد 11 ماهگیت مبارک چقدر زود میگذره و من  احساس میکنم چقدر کم با توام مامانی نمیدونی چققققققققدر شیرین شدی دیگه کامل اسمتو میشناسی ماه پیش بابایی مارو برد شمال یه هتل خوب کنار آب رزرو کرده بود دستش درد نکنه کلی بهمون خوش گذشت راستی شما داری هم بازی پیدا میکنی زن عمو خدیجه بارداره به سلامتی نی نیش میاد و کلی کیف میکنیم البته 2 تا اتفاق بدم افتاد شایدم خوب آخه کار خدا بی حکمت نیست نی نیه زن عمو بیتا تو دلش مرد من که خیلی غصه خوردم آخه خیلی خوشحال بود ایشالله خدا دوباره نی نی بده بهشون پریروزم دایی بابا محسن فوت شد سرطان داشت خدا رحمتش کنه بگذریم مامانی دوست دارم اگه بدونی شبا که میخابی دلم...
25 تير 1392

تولد عشق

                                  از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت                           امروز ثانیه ها نام تو را فریاد میزنند و من در اوج عشق                                 خود را در پستوی زمان تنها حس نمیکنم.... ...
3 تير 1392
1